گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
تفسیر خانواده
جلد دوم
سرگذشت خانواده شایسته حضرت زکریا در سوره مریم



« مریم » فضیلت تلاوت سوره
هر کس این سوره را بخواند به تعداد کسانی که زکریا را تصدیق یا » : از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله چنین نقل شده است که
تکذیب کردند و همچنین تعداد کسانی که یحیی و مریم و عیسی و موسی و هارون و ابراهیم و اسحاق و یعقوب و اسماعیل را
تصدیق یا تکذیب کردند، آري به تعداد هر یک از آنها خداوند ده حسنه به او میدهد، همچنین به تعداد کسانی که (به دروغ و
1) در حقیقت این حدیث دعوت به تلاش و ).« تهمت) براي خدا فرزندي قائل شدند و نیز به تعداد کسانی که فرزند قائل نشدند
کوشش در دو خط مختلف میکند: خط حمایت از پیامبران و پاکان و نیکان و خط مبارزه با مشرکان و منحرفان و آلودگان، زیرا
میدانیم این ثوابهاي بزرگ را به کسانی نمیدهند که تنها الفاظ را بخوانند و عملی بر طبق آن انجام ندهند، بلکه این الفاظ
مقدس مقدمهاي است براي عمل.
179 . آیه
اشاره
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ به نام خداوند بخشنده بخشایشگر کآهیعآصآ کهیعص ( 1 / مریم)
شرح آیه از تفسیر نمونه
در خصوص حروف مقطعه این سوره دو دسته از روایات در منابع اسلامی دیده میشود: نخست روایاتی است که هر یک از این
که از اسماء بزرگ خداوند است « کافی » اشاره به « کاف » حروف را اشاره به یکی از اسماء بزرگ خداوند (اسماء الحسنی) میداند
کسی که در وعده خود صادق ) « صادق الوعد » اشاره به « ص» و « عالم » اشاره به « عین » و « ولی » اشاره به « یاء » و « هادي » اشاره به « ه» و
- ذیل آیه. 2 ،« مجمعالبیان » - است).( 2) دوم روایاتی است که این حروف مقطعه را به داستان قیام امام حسین در کربلا ***** 1
هلاك خاندان پیامبر » اشاره به « هاء » « کربلا » اشاره به « کاف » : جلد 3، صفحه 320 . (صفحه 33 ) تفسیر کرده است ،« نور الثقلین »
( حسین و یاران جانبازش.( 1 « صبر و استقامت » به « صاد » و « عطش » به مسأله « عین » و « یزید » به « یاء » و « صلی الله علیه و آله
شرح آیه از تفسیر مجمعالبیان
گرامیداشت زکریا
این سوره مبارکه نیز با حروف مقطعه آغاز میگردد. در تفسیر این حروف که در آغاز پارهاي از سورهها آمده است، در سوره بقره
در این مورد بسنده میشود: 1 از او آوردهاند که در این مورد « ابن عباس » سخن رفت و در اینجا تنها به ترسیم دو گفتار از
میگفت: هر کدام از این حروف از یکی از نامهاي بلند و پرشکوه خدا و یا از یکی از ویژگیها و اوصاف او سرچشمه میگیرد.
سرچشمه گرفته است. 2 ،« صادق » و صاد، از « علیم » عین، از « حکیم » یا، از « هادي » ها، از « کریم » براي نمونه، در این سوره: کاف، از
« کاف » از او آوردهاند که میگفت: هر کدام از این حروف داراي مفهومی بلند است، براي نمونه: 1 منظور از « کَلْبی » و « عَطاء » و نیز
این است که ذات پاك او براي آفریدگانش بسنده است و همانگونه که همه پدیدهها و انسانها را پدید آورده است، امور و شئون
این است که « ها » 2 و منظور از ( جلد 3، صفحه 320 . (صفحه 34 ،« نور الثقلین » -1 ***** .« کافٍ لِخَلْقِهِ » ؛ آنان را نیز تدبیر میکند
صفحه 67 از 369
4 و .« یَدُهُ فَوْقَ اَیْدیهِمْ » ؛ این است که قدرت او برترین قدرتهاست « یا » 3 و منظور از .« هادٍ لِعِبادِهِ » ؛ او هدایتگر بندگان خویش است
عالِمٌ » ؛ نشانگر این حقیقت است که او از کران تا کران هستی آگاه و به حال همه موجودات و آفریدگان خود داناست « عین »
نیز اشاره به این نکته است که ذات پاك او در همه وعدههایش راستگوست و هرگز در وعدههاي او دروغ و « صاد » 5 و .« بِبَرِیَّتِهِ
با این بیان هر یک از این حروف آغاز سوره، یا از یکی از نامهاي بلند او سرچشمه میگیرد و یا از .« صادِقٌ وَعْدُهُ » ؛ تخلف راه ندارد
( صفات و ویژگیهاي او و یا به یکی از آنها اشاره دارد. (صفحه 35
180 . آیه
اشاره
ذِکْرُ رَحْمَتِ رَبِّکَ عَبْدَهُ زَکَرِیَّا این یادي است از رحمت پروردگار تو نسبت به بندهاش زکریا. ( 2 / مریم) إِذْ نادي رَبَّهُ نِداءً خَفِیا در
آن هنگام که پروردگارش را در خلوتگاه (عبادت) خواند.( 3 / مریم)
شرح آیه از تفسیر نمونه
به معنی آهسته و مخفی است و « خَفِیّ » به معنی دعا با صداي بلند است در حالی که « نادي » این سؤال براي مفسران مطرح شده که
به معنی آهسته نیست، بلکه به معنی پنهان است، بنابراین ممکن « خَفِیّ » این دو با هم سازگار نیست، ولی با توجه به این نکته که
است زکریا در خلوتگاه خود آنجا که کسی غیر از او حضور نداشته، خدا را با صداي بلند خوانده باشد و بعضی گفتهاند این
« فَخَرَجَ عَلی قَوْمِه مِنَ الْمِحْرابِ » تقاضاي او در دل شب بوده است، آن گاه که مردم در خواب آرمیده بودند.( 1) بعضی نیز جمله
(زکریا از محراب خود بیرون آمد و به سراغ قومش رفت) را که در آیات آینده خواهد آمد دلیل بر وقوع این دعا در خلوتگاه
( گرفتهاند.( 2
شرح آیه از تفسیر مجمعالبیان
پس از حروف مورد بحث، اینک قرآن سرگذشت درسآموز زکریّا را آغاز میکند و میفرماید: ذِکْرُ رَحْمَتِ رَبِّکَ عَبْدَهُ زَکَرِیَّا.
این آیات، ترسیم کننده داستان گرامیداشت زکریا و پذیرفته شدن دعاي او در بارگاه خداست. او یکی از پیامبران خداست که به
سوي بنیاسرائیل برانگیخته شد. آن بزرگوار ریشه و تبارش به هارون برادر موسی میرسید؛ وي تا دوران پیري و سالخوردگی
جلد 14 ، ذیل آیه. (صفحه 36 ) از نعمت وجود فرزند محروم ،« المیزان » - جلد 6، ذیل آیه مورد بحث. 2 ،« تفسیر قرطبی » -1 *****
بود، به همین جهت دست دعا و نیایش به بارگاه خدا برداشت و آن بندهنواز دعاي او را پذیرفت. پارهاي در تفسیر آیه میگویند
منظور این است که: این آیات نشانگر داستان یادکِرد و گرامیداشتی است که خدا به وسیله رحمت و بخشایش خویش از بندهاش
زکریا کرد. از این آیه شریفه این نکته دریافت میگردد که دعا و نیایش در نهان زیبندهتر و به برآورده شدن و به هدف اجابت
رسیدن نزدیکتر است. در روایت است که: خَیْرُ الدُّعاءِ الْخَفِیُّ وَ خَیْرُ الرِّزْقِ ما یَکْفی.( 1) بهترین دعا، دعا و نیایش در نهان است و
زیبندهترین رزق و روزي، آن رزقی است که نیازهاي انسان را بسنده باشد و او را بینیاز سازد. برخی برآنند که دلیل دعاي او در
نهان این بود که از تقاضاي فرزند در آن مرحله پیري و سالخوردگی خجالت میکشید و بیم آن داشت که مورد تمسخر قرار گیرد.
( 1. اَلمُصَنَّف لابن ابی شَیْبَه، ج 13 ، ص 245 ؛ الطَبَري، 16 ، ص 82 . (صفحه 37 *****
181 . آیه
صفحه 68 از 369
اشاره
قالَ رَبِّ إِنِّی وَهَنَ الْعَظْمُ مِنِّی وَ اشْتَعَلَ الرَّأْسُ شَیْباً وَ لَمْ أَکُنْ بِدُعائِکَ رَبِّ شَقِیا گفت: پروردگارا! استخوانم سست شده و شعله پیري
تمام سرم را فراگرفته و من هرگز در دعاي تو از اجابت محروم نمیشدم. ( 4 / مریم)
شرح آیه از تفسیر نمونه
فراگیري پیري و سفیدي تمام موي سرش را، به شعلهور شدن آتش و درخشندگی آن و خاکستر سفیدي که بر جاي « زکریّا »
میگذارد، تشبیه کرده است و این تشبیهی است بسیار رسا و زیبا. سپس میافزاید: (وَ لَمْ أَکُنْ بِدُعائِکَ رَبِّ شَ قِیا) تو همواره در
گذشته مرا به اجابت دعاهایم عادت دادي و هیچگاه محرومم نساختهاي، اکنون که پیر و ناتوان شدهام، سزاوارترم که دعایم را
در اینجا به معنی تعب و رنج است، یعنی من هرگز در خواستههایم از تو به « شقاوت » اجابت فرمایی و نومید بازنگردانی. در حقیقت
زحمت و مشقت نمیافتادم، چرا که به سرعت مورد قبول تو واقع میگشت.
شرح آیه از تفسیر مجمعالبیان
شعلهور شدن؛ و تعبیر آیه شریفه از زیباترین تعبیرها میباشد و منظور این است که، آفت پیري به سان شعله :« اِشْتِعال » . سستی :« وَهَن »
نیایش و درخواست نیاز. هنگامی که روي نیاز به بارگاه آن بینیاز آورد و گفت: قالَ :« دُعاء » . آتش، موهاي سرم را فراگرفته است
رَبِّ إِنِّی وَهَنَ الْعَظْمُ مِنِّی پروردگارا، استخوانهایم سست گردید، وَ اشْتَعَلَ الرَّأْسُ شَیْباً و شعله پیري همه موهاي سرم را فرا گرفته و
سپید ساخته است. روشن است که وقتی استخوانها که ستون بدن و اسکلت آن را میسازند، با آن همه صلابت و استحکام، سست
گردند، دیگر تکلیف گوشت و رگ و اعصاب و دیگر بافتها روشن است. (صفحه 38 ) به باور پارهاي آن حضرت بدان جهت از
سستی استخوان شکایت داشت که نیرو و پایداري بدنش رو به کاهش نهاده بود؛ و بدان دلیل از سپیدي موي سر شکوه میکرد، که
سپیدي موي سر، پیک مرگ است و با نشستن آن بر سر و صورت ناگزیر باید آماده مرگ بود. گفتنی است که زکریا در اندیشه
وصف و معرّفی خویش نبود، بلکه این جملات را به منظور خشوع و خضوع در پیشگاه آفریدگار هستی بر زبان میآورد و در مقام
بندگی و فروتنی بود. وَ لَمْ أَکُنْ بِدُعائِکَ رَبِّ شَ قِیا. و من هرگز در دعاي تو اي پروردگار من از اجابت و پذیرش خواستههایم،
نومید و محروم نبودهام، چرا که تو هماره به من لطف و مهر داشته و دعاهایم را پذیرفتهاي و اکنون نیز بر آن امید هستم که مرا
( ناامید نساخته و دعاهایم را پذیرا گردي. (صفحه 39
182 . آیه
اشاره
وَ إِنِّی خِفْتُ الْمَوالِیَ مِنْ وَرائی وَ کانَتِ امْرَأَتی عاقِراً فَهَبْ لی مِنْ لَدُنْکَ وَلِیا و من از بستگانم بعد از خودم بیمناکم (که حق
پاسداري از آیین تو را نگاه ندارند) و همسرم نازا است، تو به قدرتت جانشینی به من ببخش.( 5 / مریم) یَرِثُنی وَ یَرِثُ مِنْ آلِ
یَعْقُوبَ وَ اجْعَلْهُ رَبِّ رَضِیا که وارث من و آل یعقوب باشد و او را مورد رضایتت قرار ده. ( 6 / مریم)
شرح آیه از تفسیر نمونه
صفحه 69 از 369
پروردگارا! من از بستگانم بعد از خودم بیمناکم (ممکن است دست به فساد بیالایند) و » : سپس حاجت خود را چنین شرح میدهد
جانشینی که از من ارث ببرد و همچنین وارث آل یعقوب باشد، » .« همسرم نازا است، از نزد خودت ولی و جانشینی به من ببخش
در اینجا مفهوم وسیعی دارد که هم ارث اموال را شامل میشود و هم « ارث » .« پروردگارا این جانشین مرا مورد رضایت خود قرار ده
ارث مقامات معنوي را، چرا که براي هر طرف قرائنی وجود دارد و با توجه به آیات قبل و بعد و مجموعه روایات، این تفسیر
نزدیک به نظر میرسد.
شرح آیه از تفسیر مجمعالبیان
اشاره
« مُشْکِلُ الْقُرآن » در کتاب « ابن اَنْباري » . است و منظور پسر عموها که تابع نسب هستند میباشد « مَوْلی » این واژه جمع :« مَوالی »
در هشت مورد به کار میرود: 1 در مورد کسی که بردهاي را آزاد میکند. 2 فردي که آزاد میگردد. 3 « مَوْلی » میگوید: واژه
5 پسر عمو. 6 همسایه. 7 داماد. 8 هم قسم و هم پیمان؛ و براي هر کدام نمونهاي ( دوست. 4 سرپرست و سررشتهدار. (صفحه 40
نیز، گاه گفته میشود. و در ادامه نیایش « عاقِر » به کار میرود، گرچه « عقیم » زن نازا و در مورد مرد، بیشتر :« عاقِر …» میآورد
خویش افزود: وَ وَ إِنِّی خِفْتُ الْمَوالِیَ مِنْ وَرائی و من نگران آن هستم که پس از فرارسیدن مرگ، بستگان و نزدیکانم وارث من
میگوید: منظور از واژه « ابن عبّاس » . گردند و آنچه را برجاي میماند تصاحب نمایند و آنگاه راه و رسم عادلانهام را زیر پا گذارند
میباشد، « عُصْبَه » است. امّا به باور پارهاي منظور از این واژه خویشاوندان پدري یا « کَلاله » خویشاوندان پدري و مادري و یا ،« مَوالی »
« جُبّائی » این دیدگاه از حضرت باقر علیهالسلام نیز روایت شده است. برخی بر آنند که منظور عموها و عموزادگان میباشد. و
منظور « کَلْبی » میگوید: منظور از این واژه، عموهاي آن بزرگوار بودند که از تبهکاران بنیاسرائیل به شمار میرفتند. امّا به باور
وارثان قانونی او میباشند. وَ کانَتِ امْرَأَتی عاقِراً و همسرم نازاست. فَهَبْ لی مِنْ لَدُنْکَ وَلِیا. پس از نزد خویش فرزند و جانشینی به
ساختن بناء، ایجاد تحوّل و دگرگونی، داوري، حکم کردن، فرمان دادن و به کاري وادار نمودن. به باور :« جَعْل …» من ارزانی دار
منظور « سُدي » است. (صفحه 41 ) امّا به باور « مریم » پدر ،« عمران بن ماتان » برادر « یعقوب بن ماتان » منظور « مُقاتِل » و « کَلْبی »
میرسید. و « یعقوب » بود و نسب همسرش به « مریم » شوهر خاله « زکریا » است، چرا که « ابراهیم » و نواده « اسحاق » فرزند « یعقوب »
در تفسیر آیه مورد بحث میگوید: منظور « ابوصالح » . پیوند داشت « یعقوب » از فرزندان هارون بود و از این راه به « زکریا » خود
را به ارث برد. اما حَسَن و مُجاهِد « یعقوب » این است که خدا به او فرزندي ارزانی دارد که ثروت او و رسالت خاندان « زکریا »
میگویند: منظور این است که، خدا به او فرزندي ارزانی دارد که نبوّت و رسالت او و خاندان یعقوب را به ارث برد.
پیامبران و موضوع ارث گذاري
از دیدگاه دانشمندان، از آیه شریفه این نکته ظریف دریافت میگردد که پیامبران خدا، ثروت و دارایی خویش را به ارث
میگذارند، نه رسالت و نبوّت را که یک مقام معنوي و گزینش الهی و آسمانی است؛ چرا که منظور از ارث بري و ارث گذاري
در آیه مورد بحث ارثبري و ارث گذاريِ مال و ثروت است و نه نبوّت و علم و رسالت. افزون بر دلالت آیه شریفه، مفهوم میراث
نیز، انتقال مال و ثروت از میّت به بازماندگان قانونی اوست و به کار بردن آن در مورد دیگر مجازي است و نیاز به دلیل و برهان
در نیایش خویش افزود که: وَ اجْعَلْهُ رَبِّ رَضِیا. و اورا اي پروردگار من فرزندي پسندیده « زکریا » روشن و روشنگر دارد، به ویژه که
و شایسته کردار و فرمانبردار خویش قرار ده. روشن است که اگر منظور ارثبري مقام رسالت و نبوّت باشد، این جمله بیهوده و
صفحه 70 از 369
بیمعنا خواهد بود؛ چرا که در آن صورت به سان این است که گفته شود: پروردگارا، براي ما پیامبري برانگیز و به او خرد و دانش
و اخلاق شایسته ارزانی دار. آیا پیامبري را میتوان آراسته به خرد و دانش و اخلاق شایسته تصوّر نکرد؟ نکته دیگري که این
در دعاي خویش تصریح میکند که او از آن بیم دارد که عموها و « زکریا » دیدگاه را مورد تأیید قرار میدهد، این است که
پسرعموهایش وارث او گردند و به خاطر این نگرانی از پروردگار خویش فرزندي میخواهد که وارث او گردد (صفحه 42 ) و مانع
ارثبري بستگانش گردد؛ و روشن است که نگرانی و ترس او از بر باد رفتن ثروت و داراییاش بود نه رسالت و نبوّت، چرا که او
خوب میدانست که مردم تبهکار به این مقام والا نخواهند رسید و در این مورد جایی براي نگرانی او نبود. با این بیان، پیامبران
ثروت و دارایی و ارزشهاي دنیوي به ارث میگذارند و نه رسالت و نبوّت و طبیعی است که وارث ثروت آنان نیز بازماندگان
قانونی آنان خواهند بود، نه دیگران.
آیا حضرت زکریّا بخیل بود؟
انسانی بخیل بوده است، چرا که خوش نمیداشت ثروت و نعمت خدا که به او « زکریا » ممکن است پارهاي بگویند: در این صورت
ارزانی شده است به نزدیکانش برسد، آیا به راستی او چنین بود؟ * پاسخ پاسخ این است که او انسانی آگاه و فرزانه و از همه ضد
ارزشها از جمله بخل پیراسته و پاك بود. از آنجایی که عموها و عموزادگانش مردمی شایسته کردار نبودند، آن شخصیت فرزانه و
خردمند نگران آن بود که ثروت و امکاناتش را در راه ظالمانه و نامشروع مصرف نمایند و آنها را وسیله بیداد و گناه سازند. و این
و اندیشههاي والاي اوست و آن زیبنده او نبود، چرا که در آن صورت به تبهکاران یاري « زکریا » نگرانی و آیندهنگري دلیل عظمت
از خود آنان بیمناك نبود، بلکه از اخلاق و رفتار زشت و ظالمانه آنان بیم داشت؛ درست « زکریا » رسانده بود. گفتنی است که
( همان گونه که ترس از خدا یا روز رستاخیز، ترس از کیفر گناهان است. (صفحه 43
183 . آیه
اشاره
یا زَکَرِیَّا إِنَّا نُبَشِّرُكَ بِغُلامٍ اسْمُهُ یَحْیی لَمْ نَجْعَلْ لَهُ مِنْ قَبْلُ سَمِیا اي زکریا! ما تو را به فرزندي بشارت میدهیم که نامش یحیی است،
پسري هم نامش پیش از این نبوده است. ( 7 / مریم)
شرح آیه از تفسیر نمونه
اشاره
گرچه ظاهرا به این معنی است که کسی تاکنون هم نام او نبوده است، ولی از آنجا که نام به تنهایی « لَمْ نَجْعَلْ لَهُ مِنْ قَبْلُ سَمِیا » جمله
دلیل بر شخصیت کسی نیست، معلوم میشود که این اسم، اشاره به مسمّی است، یعنی کسی که داراي امتیازاتی همچون او باشد
قبلاً نبوده است، چنان که راغب در کتاب مفردات صریحا همین معنی را انتخاب کرده است. بدون شک قبل از یحیی پیامبران
بزرگی بودند حتی بالاتر از او، ولی هیچ مانعی ندارد که یحیی ویژگیهایی داشته است مخصوص خودش، چنان که بعدا به آن
اشاره خواهد شد.
یحیی پیامبر وارسته الهی
صفحه 71 از 369
در سورههاي آل عمران، انعام، مریم و انبیاء مجموعا پنج بار آمده است، او یکی از پیامبران بزرگ الهی است و از جمله « یحیی » نام
امتیازاتش این بود که در کودکی به مقام نبوت رسید، خداوند آن چنان عقل روشن و درایت تابناکی در این سن و سال به او داد
که شایسته پذیرش این منصب بزرگ شد. از ویژگیهایی که این پیامبر صلی الله علیه و آله داشته و قرآن در سوره آل عمران آیه
به معنی « حَصِ رَ » از ماده « حَصُور » است، همانگونه که در ذیل همان آیه گفتهایم « حَصُ ور » 39 به آن اشاره کرده، توصیف او به
قرار گیرد و در اینجا طبق بعضی از روایات به معنی خودداري کننده از ازدواج است. این کار « مُحاصَرَة » کسی است که از جهتی در
از این نظر امتیاز براي او بوده است که بیانگر نهایت عفت و پاکی است و یا بر اثر شرایط خاص زندگی مجبور به سفرهاي متعدد
براي تبلیغ آیین الهی بوده و همچون عیسی مسیح ناچار به مجرد زیستن گردیده است. این تفسیر نیز نزدیک به نظر میرسد که
در آیه فوق کسی (صفحه 44 ) است که شهوات و هوسهاي دنیا را ترك گفته و در واقع یک مرحله عالی از « حَصُور » منظور از
بوده است، هنگامی که « عیسی » پسر خاله « یحیی » زهد بوده است.( 1) به هر حال از منابع اسلامی و منابع مسیحی استفاده میشود که
مسیح اظهار نبوت کرده، یحیی به او ایمان آورد. بدون شک یحیی کتاب آسمانی ویژهاي نداشت و این که در آیات بعد
کتاب حضرت موسی است. حضرت یحیی « تورات » اشاره به « یا یَحْیی خُذِ الْکِتابَ بِقُوَّةٍ: اي یحیی کتاب را با قوت بگیر » : میخوانیم
و حضرت مسیح، قدر مشتركهایی داشتند، زهد فوق العاده ترك ازدواج به عللی که گفته شد و تولد اعجاز آمیز و همچنین نسب
بسیار نزدیک. از روایات اسلامی استفاده میشود که امام حسین و یحیی نیز جهات مشترکی داشتند، لذا از امام علی بن الحسین زین
ما همراه امام حسین (به سوي کربلا) بیرون آمدیم، امام در هر منزلی نزول میفرمود و یا از آن » : العابدین چنین نقل شده که فرمود
کوچ میکرد یاد یحیی و قتل او مینمود و میفرمود: در بی ارزشی دنیا نزد خدا همین بس که سر یحیی بن زکریا را به عنوان هدیه
2) شهادت امام حسین نیز از جهاتی همانند شهادت یحیی بود (کیفیت قتل ).« به سوي فرد بیعفتی از بیعفتهاي بنیاسرائیل بردند
یحیی را بعدا شرح خواهیم داد). و نیز نام حسین همچون نام یحیی بیسابقه بود و مدت حمل آنها (به هنگامی که در شکم مادر
بودند) نسبت به معمول کوتاهتر بود. ***** 1- در این که ترك ازدواج نمیتواند به تنهایی فضیلت بوده باشد و قانون اسلام در
جلد 3، صفحه 324 . (صفحه ،« نور الثقلین » - صفحه 404 مشروحا بحث شده است. 2 « تفسیر نمونه » زمینه تأکید بر ازدواج، در جلد 2
(45
شرح آیه از تفسیر مجمعالبیان
« زکریا » نویدي شادي بخش به
به بارگاه خدا و تقاضاي او به خاطر ارزانی شدن فرزند به آن حضرت سخن رفت، اینک در « زکریا » در آیات پیش، از دعا و نیایش
آن آیات به او نویدي شاديبخش میرسد که او به زودي به آرزوي خود خواهد رسید. در آیه مورد بحث میفرماید: یا زَکَرِیَّا إِنَّا
ما به وسیله فرشتگان به تو نوید !« زکریا » را پذیرفت و به او پیام داد که: هان اي « زکریا » نُبَشِّرُكَ بِغُلامٍ اسْمُهُ یَحْیی خدا دعاي
ابن » ،« سُدي » ،« قَتاده » به تو ارزانی خواهد شد. لَمْ نَجْعَلْ لَهُ مِنْ قَبْلُ سَمِیا. به باور گروهی از جمله « یحیی » میدهیم که پسري به نام
و … منظور این است که: پسري که به تو ارزانی خواهیم نمود، پیش از او کسی به این نام، نامگذاري نشده است. « جُرَیْح
و امام حسین علیهالسلام « یحیی » دو ویژگی حضرت
ترسیم میکند: 1 نخست اینکه نام بلند و با عظمت او را خدا برگزیده « یحیی » قرآن، در آیه مورد بحث، دو ویژگی و امتیاز براي
است و پدر و مادر او در گزینش این نام نقشی نداشتهاند. 2 و دیگر این که پیش از او کسی به این نام، نامیده نشده است. از
صفحه 72 از 369
از جهاتی به هم شباهت داشتند، براي نمونه: 1 نام « حسین علیهالسلام » و « یحیی » : حضرت صادق علیهالسلام آوردهاند که فرمود
از سوي خدا بود و نام حسین علیهالسلام نیز از سوي خدا و پیش از او کسی به این نام خوانده نشده بود. 2 آسمان چهل روز « یحیی »
گریه کرد. از آن حضرت پرسیدند، چگونه آسمان بر آنان گریست؟ فرمود: به هنگام طلوع و « حسین علیهالسلام » و « یحیی » بر
هر دو تن، بی اصل و « حسین علیهالسلام » و « یحیی » 3 کشنده حضرت ( غروب، خورشید رنگ خون به خود میگرفت. (صفحه 46
نسب و فرزند نامشروع بودند. از امام حسین علیهالسلام آوردهاند که در راه کربلا، در هنگامه فرود و حرکت در هر منزلگاهی از
یاد میکرد. و روزي در این مورد فرمود: وَ مِنْ هَوانِ الدُّنْیا عَلَی اللّهِ عَزَّ وَ جَلَّ اَنَّ رَأْسَ یَحْیَی بْنَ زَکَریّا « یحیی » پیامبر خدا حضرت
فرزند زکریا را براي یکی « یحیی » اُهْدِيَ اِلی بَغِیٍّ مِنْ بَغایا بَنی اِسْرائیلَ.( 1) از پستی و بیاعتباري دنیا در پیش خدا همین بس که سر
تفسیر این آیه این است که: پیش از این، زنان نازا فرزندي به « مجاهد » و « ابن عباس » از بدکاران بنیاسرائیل هدیه بردند. به باور
( لاحْزان، ص 20 . (صفحه 47 􀁴 سان او به دنیا نیاورده بودند. ***** 1. لُهُوف، ص 26 ؛ مُثیرُ ا
184